مفهوم تعهدات جهانی و مواضع جمهوری اسلامی؛ تناقض و فریبکاری آشکار!
– اندک دقتی در عقاید حکومت و جمهوری اسلامی این واقعیت را آشکار میسازد که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران هرگز اعتنایی به تعهدات جهانی نداشته است. به نظر او «قیام لللّٰه تنها راه اصلاح در جهان است، همانگونه که ابراهیم و موسی و خاتمالنبیین انجام دادند». اگر چنین است که حکومت اسلامی میتواند ابرقدرتها را به خاک مذلت بنشاند و موانع بزرگ داخل و خارج محدودهی خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح کند، چگونه چنین حکومتی میتواند به ارزشهای جهانی مورد اعتماد جامعه بینالمللی وفادار و متعهد باشد؟! در حالی که جمهوری اسلامی همه چارچوبهایی را که در سیستم بینالمللی وجود دارد مناسبات ظالمانهای میداند که بایستی زیر پا گذاشته شود، آیا اساسا میتواند نسبت به اصل «تعهدات جهانی» وفادار باشد؟
با وجود به رسمیت شناختن بینالمللی «تعهدات جهانی» برای کشورها، چنین تعهداتی اغلب با اشکال قابل توجهی از توطئههای فریبکارانه کنار گذاشته میشود.
میرحسین موسوی، موسوی اردبیلی، علی خامنهای، علی اکبر ولایتی، علی اکبر رفسنجانی در کنار رهبرشان روحالله خمینی که بر «صندلی» حکومت بر ایران و ایرانیان تکیه زد!
بخش چهارم
نظام سیاسی حاکم بر ایران امروز مصداق آشکار نادیده گرفتن این تعهد مهم برای جامعه جهانی است، هرچند که نظام چهره خود را زیر نقاب فریبکارانه پنهان ساخته است. در سال ۱۹۷۹ نظام پادشاهی پهلوی با یک حکومت دینی با عنوان جمهوری اسلامی جایگزین شد. آیتالله خمینی نظریه و نظام ولایت فقیه را که به عنوان نظام حکومتی مستضعفین نیز معرفی میشد، پایهگذاری کرد. حکومت مستضعفان در ابتدا برای عموم مردم هیجانانگیز و امیدوارکننده بود، در حالی که عناصر اساسی آن یادآور دیدگاه مارکسیستی بود. وعده حکومت مستضعفان که درواقع یک توطئه فریبکارانه بود، بازتابهای مهمی هم در عرصه داخلی و هم در عرصه بینالمللی به همراه داشت. نگاهی دقیق به شعارهای قبل، در حین شکل گرفتن آنچه انقلاب اسلامی نامیده شد، و بعد از آن در سخنرانیهای خمینی، عناصر طرحی فریبکارانه را آشکار میسازد که در نمودار زیر گرد آمده است:
این پنج رکن جمهوری اسلامی، به عنوان حکمتی پیشرو که مردم رویای آنرا در سر داشتند، مشخصه حکومت مستضعفانی است که نوید آن داده شده بود. آیتالله خمینی این نظام حکمرانی آرمانی را به عنوان الگوی مطلوب الهام گرفته از ایدئولوژی اسلامی معرفی کرد. البته در مرکز این الگوی حکومتی آرمانگرایانه تودهای، مدل حکومتی پیشبینی میشد که میبایست راه را برای ظهور منجی موعود آماده کند. در عین حال، شعارهای انقلابی که در جدول بالا به آن اشاره شد، شیوههای مدیریت مطلوب جوامع را که بر اساس منافع ملی و با همکاری بینالمللی توضیح داده میشد، به یکباره کنار گذاشت. در دیدگاه اسلام، ملی و بینالمللی دو روی یک سکه هستند، و هیچ تفاوتی بین این دو وجود ندارد، زیرا هر دو تنها با الهام از ایدئولوژی اسلامی برای برپایی حکومتی بر اساس مفهوم «امت» شکل میگیرند. درواقع در الگوی آرمانی حکومت اسلامی، هر دو حوزه داخلی و خارجی کاملاً در یک هویت واحد مذهبی که همان امت اسلامی است، جذب میشوند. بنابراین، حکومت آرمانی جهانشمول اسلامی در راستای اصول پنجگانه انقلاب اسلامی تعریف شده و میشوند.
به این ترتیب بر اساس ایدئولوژی جمهوری اسلامی و بنیانگذاران و زمامدارانش:
• آزادی و استقلال تا زمانی قابل دستیابی است که مدل کنونی حکمرانی جهانی کنار گذاشته شود. روابط بینالملل کنونی بازتاب استعمار، امپریالیسم، و توسعه سرزمینی و همچنین سلطه کشورهای قدرتمند است. برای دستیابی به آزادی و استقلال، باید سیستم حاکمیت بینالمللی کنونی را نفی کرد. این رسالت مقدسی است که بر عهده امت اسلامی قرار دارد.
• عدم تعهد که واژه دیگری برای شناسایی استقلال است، از طریق بیداری مستضعفان جهان و حمایت از همه مسلمانان برای تشکیل امت اسلامی صورت میگیرد. (فرضیات موازی بسط داده شده در این الگو حکمرانی را میتوان با ایدئولوژی مارکسیستی حاکمیت کارگران علیه امپریالیسم سرمایهداری تصور کرد.)
• نظامهای حاکم فعلی، چه ملی و چه بینالمللی، همگی فاسد هستند زیرا بر اساس قوانین آرمانی بنا نشدهاند. با پایان بخشیدن به فساد، عدالت اجتماعی تحقق مییابد، نیازهای دنیوی و معنوی مردم تامین میشود، و یک الگوی رفاهی برابریخواهانه همه جنبههای زندگی را پوشش میدهد.
• اگر مؤمنان به خدا توکل کنند، میتوانند از حکم الهی که به آنها قدرت می دهد تا زنجیر وابستگی را بشکنند، الهام گیرند. برای رسیدن به این جهان آرمانی، همه کسانی که از کرامت مخلوق خدا در سراسر جهان سوء استفاده میکنند، میبایست مجازات شوند و وقتی شیطان با انقلاب اسلامی نابود شد و فرشتگان بر جامعه مسلط شدند، نه تنها نیازهای مادی مردم برآورده میشود، بلکه مهمتر از آن، پیشرفت اخلاقی مردم راه خود را پیدا میکند. خداوند این را وعده داده است.
• «این حکومت آرمانی دینی پیشتر از سوی خداوند وعده داده شده است، و در مراحل تکوینی خود قرار دارد. قرآن کریم در سوره ۲۸، آیه ۵، این حکومت آرمانی را نوید میدهد: «ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم! آیتالله خمینی صراحتاً این موضع تودهگرایانه را اتخاذ کرده و به مردم وعده بهشتی زمینی را میداد که با تأسی از تعالیم اسلامی، راه را برای نجات اخروی هم هموار می کرد: «در سیاست خارجی خود بارها اعلام کردهایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم، حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند از آن باک نداریم و استقبال میکنیم. ما در صدد خشکاندن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم تا نظامهای مبتنی بر این سه پایه را نابود کنیم.»[۱]
مفهوم تعهدات جهانی و مواضع جمهوری اسلامی؛ تعهدات جهانی چیست؟
اندک دقتی در عقاید حکومت و جمهوری اسلامی این واقعیت را آشکار میسازد که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران هرگز اعتنایی به تعهدات جهانی نداشته است. به نظر او «قیام لللّٰه تنها راه اصلاح در جهان است، همانگونه که ابراهیم و موسی و خاتمالنبیین انجام دادند». اگر چنین است که حکومت اسلامی میتواند ابرقدرتها را به خاک مذلت بنشاند و موانع بزرگ داخل و خارج محدودهی خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح کند،[۲] چگونه چنین حکومتی میتواند به ارزشهای جهانی مورد اعتماد جامعه بینالمللی وفادار و متعهد باشد؟! در حالی که جمهوری اسلامی همه چارچوبهایی را که در سیستم بینالمللی وجود دارد مناسبات ظالمانهای میداند که بایستی زیر پا گذاشته شود، آیا اساسا میتواند نسبت به اصل «تعهدات جهانی» وفادار باشد؟
یک نتیجهگیری کوتاه
گرچه این حکومت آرمانی اسلامی ماهیت خود را با عباراتی جذاب که با هدف فریبکاری استفاده میشوند مانند آزادی، استقلال، پیشرفت، عدالت اجتماعی و نبرد علیه استعمار و امپریالیسم پوشانده، اما از همان ابتدا جهت تحقق خود، نتوانست دشمنی با شیوههای زندگی مدرن و برقراری ارتباطات بینالمللی مسالمتآمیز با جهان را لاپوشانی کند. افزون بر این، تجربه ۴۴ سال حکومت دینی نشان میدهد که هرگز نمیتواند خود را به گفتمان حقوق بشر و دموکراسی ملزم سازد. مدتهاست که برای ناظران منتقد ماهیت ضد مدرن و انسانستیز نظام سیاسی اسلامی حاکم بر ایران آشکار شده است. نظام اسلامی حاکم در ماهیت و ذات خود مایل نیست به موازین حقوق بینالملل از جمله «تعهدات جهانی» احترام گذاشته و بر اساس آن رفتار کند. در حقیقت، هرچند رژیم اسلامی خود را به طرز فریبندهای در مراوده و همکاری با جهان معرفی میکند، اما این حقیقت را نمیتوان انکار کرد که ایدئولوژی مذهبی اساساً نمیتواند به «تعهدات جهانی» پایبند باشد.
*دکتر محمود مسائلی بنیانگذار و دبیرکل افتخاری اندیشکده بینالمللی نظریههای بدیل؛ با مقام مشورتی نزد سازمان ملل متحد؛ بنیانگذار و مدیر مرکز مطالعات عالی حقوق بشر و توسعه دمکراتیک؛ اتاوا؛ کانادا
[۱] مصلحزاده، م. (۱۳۹۷)؛ «راهبردهای امام خمینی در سیستم بینالمللی معاصر»؛ «پرتال امام خمینی»؛ به نقل از «صحیفه امام»؛ جلد ۲۱، ص ۷۵-۷۴
[۲] همان منبع
چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۲۱ ژوئن ۲۰۲۳
نویسنده : دکتر محمود مسائلی
Comments
Leave a Comment