حقوق بشر در ایران
آنچه امروز جمهوری اسلامی با جوانانمان میکند فرسنگ ها فاصله دارد با آنچه در جهان به آن حقوق بشر میگویند. آنها حتی بویی از انسانیت نبرده اند چه رسد به رعایت حقوق بشر.
در این نظام تبهکار ، شخص حتی در فضای مجازی هم احساس امنیت ندارد و هر لحظه بیم آن میروند که سربازان گمنامشان از در و دیوار بر شما هوار شوند . چه رسد به اینکه نوع پوشش خود را انتخاب کند یا نگرش سیاسی خود را داشته باشد و یا دین مورد پسند خود را بپرستد. بعد میگویند فضای جامعه برای شنیدن انتقادات باز است. آری ، باز است. ولی پس از ابراز انتقاد، پاسخ آن را در داخل زندان دریافت میکنید .
تبعید، اخراج از کار به دلایل سیاسی ومذهبی، فشار برای تغییر مذهب، فشارهای سیاسی، فشارهای اجتماعی در نوع پوشش، نوع ووقت خوردن، نوع دوست داشتن، نوع نوشیدن، نوع عشق ورزیدن، نوع سوگواری و حتی نوع نماز خواندن خود بتنهایی در زمره شکنجه قرار داره، چه برسه به تعزیر برای عدم رعایت آنها. فقط وفقط تجاوز به حقوق شهروندی یک انسان خود مصداق شکنجه است و هرکدام از ما در زیر سلطه حکومت اسلامی در زندگی شخصی مان شکنجه را تجربه کرده ایم، چه برسه به اینکه بدلیل اعتراض به فشارهای عمومی، مجرم تلقی شده ومضافا مورد تعرض جسمانی وروحی قرار میگیریم .
تنها تکیهگاه و آخرین سنگر دفاعی یک انسان بدن او است؛ یعنی جسم فیزیکی و روانی او؛ که این بدن با ویژگیهای بسیارخصوصی، فردی، شخصی و روانی آن فرد را در قبال دیگران و جهان خارج محافظت و به اصطلاح «خود» او را از گزند محفوظ میکنه. وجود فیزیکی و جسمانی فرد برای هر شخص در بر گیرنده و محافظ شخصیت تاریخی، شکستها، پیروزیها، عشقها و ناکامیها، و مملو از احساسات و عواطف آگاهانه و نا آگاهانه شخصی اوست. فقط اوست که صاحب آن است و میتواند با آنها کنار بیاید و به آنها معنی دهد و هیچ کس را به آن اجازه دسترسی نیست مگر این که خود بخواهد. این میدان خصوصی برای هر کس عزیز، مقدس، دست نیافتنی و کاملا فردی و آشناست و کسی را بدون اجازه حق ورود به آن نیست. شکنجه پروسهای است که این میدان مقدس و خصوصی در آن مورد تهاجم و دستاندازی واقع میشه و این از عناصر عمده تشکیل و تداوم رژیم جنایتکار از آغاز تا کنون بوده .
کتک، شلاق، تعزیر، زندان مجرد، تجاوز، محرومیت از خواب، به هم ریختن ساعت بیولوژیکی بدن، توهین، تنهایی مطلق، بستن چشمان، پوشاندن سر و صورت طوری که شخص نتواند صدایی بشنود یا چیزی ببیند، محدودیت غذایی، محدودیت توالت رفتن، محرومیت از فضای آزاد، محرومیت از صحبت کردن با خانواده، محرومیت از اطلاعات جهان خارج، اعدام مصنوعی، بردن زندانی به تماشای مراسم اعدام، ندادن جسد زندانی به خانواده وی، پنهان نگه داشتن محل دفن زندانی ازخانواده وی، اخذ پول و جریمه از خانواده برای تحویل جسد، تحقیر کردن، تراشیدن موی سر، تف کردن بر سر و صورت زندانی، سر زیر آب کردن، فیلمبرداری پنهانی از حمام کردن یا توالت رفتن خانمهای زندانی و تهدید به پخش آنها، دادن اخبار دروغ و شرمآور در مورد اعضای خانواده زندانی و یا آوردن روزنامههای تقلبی به زندان، و… همگی از انواع شکنجههایی هستند که به منظور اختلال در حواس و اختلال در کارکرد مغز زندانی در این حکومت فاسد به کار گرفته شده و میشوند. تحقیر شخصیت، ایجاد احساس ترس در زندانی جهت دادن احساس تنهایی و بیپناهی و ناامیدی، همگی آثار روانی دراز مدتی روی دستگاه بیولوژیکی و سیستم عصبی و بر زندگی عادی شخص شکنجه شده، خانواده و دوستان او باقی میگذارد..
همه دراین کشور میدانند که مجازاتی بنام شلاق وجود دارد. اینکه جامعه به اون حساس شده جای خوشحالیه. وجود این حساسیت رو مدیون مردان وزنان شجاعی هستیم که علیرغم اینکه شکنجه گرانشون بیش از چهل سال است که رویاهایشان را تازیانه میزنند، همچنان در آزادگی شخصیت و کرامتشون اصرار میورزند .
سخت هست، ولی شدنی هم هست
ما همه با هم میتوانیم
فقط کافیست یکدل و یکرنگ باشیم
نویسنده سهراب دیدهبان
Comments
Leave a Comment